شتر هجدهم
احمد ميدري
نكوداشت توكلي و خانيكي فرصتي است براي يافتن مسالههاي مشترك
به دكتر خانيكي زنگ زدم كه براي جلسه نكوداشت هماهنگيهاي لازم صورت گيرد. گفت من راضي به اين مراسم نيستم. به ايشان گفتم ما و جامعه نيازمند اين مراسم هستيم و اين هم بدون تعارف ميگويم. گفتم علتش را توضيح خواهم داد. علتش جستوجو براي شتر هيجدهم است. داستان شتر هجدهم را ويليام يوري باب كرده است. او صاحب كرسي حل منازعه (Conflict Resolution) در دانشگاه هاروارد است كه تجربههاي زيادي در حل منازعه در ميان كشورها و نهادها دارد. چند كتاب او نيز به فارسي ترجمه شده است. يوري معتقد است كه عموم منازعات ميان انسانها مانند وصيت آن پدر است كه 17 شتر را براي سه فرزند خود به ارث گذاشت. وصيت كرد كه براي يكي از آنها يكدوم شترها، براي فرزند ديگر يكسوم و براي يكي هم يكنهم داده شود. بعد از فوت پدر فرزندان جمع شدند و وصيتنامه را خواندند. هفده نه بر دو تقسيم ميشود و نه بر سه و نه بر عدد نه. اختلاف ميان فرزندان بالا گرفت. به پير قوم مراجعه كردند و گفتند نميتوانيم وصيت پدر را اجرا كنيم. پير دانا گفت من يك شتر به شما ميدهم و آن وقت 18 شتر خواهيد داشت يكدوم آن ميشود 9 شتر، يكسوم آن ميشود 6 شتر و يكنهم آن ميشود 2 شتر. جمع شترهاي شما ميشود 9 به علاوه 6 و به علاوه 2 يعني 17 شتر و ميتوانيد يك شتر من را برگردانيد. اختلاف ميان آنها پايان يافت و زندگي برادرانه برقرار شد. از نظر ويليام يوري عموم منازعاتي كه ميان دولتها، سازمانها و مردم وجود دارد مانند همين وصيت است. هيچ راهحل از پيش تعيين شدهاي ندارند مگر اينكه پير دانايي شتر هجدهم را به عاريت بدهد تا مساله حل شود. مشكل پيدا كردن شتر هجدهم است. ما نيز در وضعيتي مشابه قرار گرفتهايم، وضعيتي كه به آن تراژدي رئاليسم سياسي ميگويند.
كشور بر سر يك دوراهي قرار ميگيرد كه هيچ يك از دو سر دعوا را نميتوان حذف كرد. مانند دعواي زن و شوهري كه در شرف طلاق هستند و فرزنداني دارند. طلاق يك تراژدي براي فرزندان و عموما براي مرد و زن هم است. هنر در اين وضعيت اصلاح رفتار هر دو طرف است، هر دو علايقي دارند كه جمع آنها ممكن نيست اما جدايي بهطور قطع براي فرزندان مصيبت است.
جامعه امروز ما در چنين وضعيتي قرار دارد. نميتوانيم با هيچ يك از دو طرف دعوا همراهي كنيم. مساله حفظ همبستگي و اصلاح رفتارهاست تا نه تنها در كنار هم زندگي كنيم، بلكه با تغيير رفتار سعادت عمومي را به ارمغان بياوريم. حل منازعه مساله اصلي است. اگر بر نظام سياسي بيش از اين فشار وارد شود با خطر دولت ضعيف روبهرو خواهيم بود كه اگر محقق شد جهنمي ميشود و همه آرزوي بازگشت به گذشته را خواهيم داشت. اگر دولت هم اين راه را ادامه دهد ملت و خود را ويران ميكند. خودويرانگر شده است.
اين منازعه را چگونه ميتوان حل كرد؟
ويليام يوري ميگويد بايد شتر هجدهم را درون هر جامعه كشف كرد. راهحل او براي حل منازعه خاورميانه بازگشت به سنت مشترك در ميان اديان اين منطقه يعني سنت مشترك ميان اسلام، يهوديت و مسيحيت است. هر سه اديان ابراهيمي هستند. به نظر او بايد راه را از ابراهيم پيامبر پرسيد. يوري از زادگاه ابراهيم تا محل فوتش پياده رفت تا بتواند سنت مشترك ميان پيروان ابراهيم اعم از يهودي يا مسلمان يا مسيحي را بيابد. او سنت مشترك را در همسفره بودن پيدا كرد. ميان همه ساكنين منطقه خاورميانه يك سنت مشترك ابراهيمي وجود دارد: همسفره بودن و مهمانپذيري. همه مردم اين منطقه از ابراهيم آموختهاند مهمان را بركت سفره و مهمان خدا ميدانند. همسفره بودن بركت است، زيرا بستري براي گفتوگو است. از دل گفتوگو نه گفتوگويي سياسي، بلكه گفتوگو بر سر هر چيزي انسان را از موضع نزاع بيرون ميآورد و افق تازهاي را ميگشايد. از نظر يوري شتر هيجدهم براي حل منازعه همسفره شدن است تا در لحظههايي كه اختلاف و منازعه را كنار ميگذاريم راهحلي براي مسائل به ظاهر لاينحل بيابيم.
حل منازعه داخلي ما هم شتر هجدهم را ميخواهد. نميدانيم اين شتر چيست، اما ميدانيم به قول محمدمهدي مجاهدي از دل هممساله شدن «هممسالگي» بيرون ميآيد. بهرغم همه اختلافها مسالههاي مشترك زيادي داريم. دعوا بر سر حق و باطل نيست تنها يك باطل وجود دارد و آن هم تداوم منازعه است كه هر دو طرف را به مسلخ ميبرد.
نكوداشت توكلي و خانيكي فرصتي است براي يافتن مسالههاي مشترك و يافتن راهي براي پايان بخشيدن به منازعه. حدود 10 سال پيش با دكتر توكلي در مورد اختلافات داخلي صحبت ميكردم ايشان اين آيه را خواندند: «ولا تنازعُواْ فتفْشلُواْ وتذْهب رِيحُكُمْ وٱصْبِرُواْ إِنّ ٱللّه مع ٱلصّابِرِين. با هم نزاع مكنيد كه سست شويد و مهابت شما از بين برود و صبر كنيد كه خدا با شكيبان است.» به اين آيه ايمان بياوريم.
سلامتي كامل اين دو عزيز را از خدواند متعال خواهانيم.